
نکات مثبت و منفی رقابت های بدنسازی
فهرست مطالب
سوالی که یک بدنساز بعد از 2-3 سال کار در باشگاه و بدست آوردن پیشرفت هایی در فیزیکش از خود می پرسد، معمولاً این است که آیا باید پا به روی استیج بگذاریم یا نه؟ آیا می توانم با دیگران به رقابت بپردازم؟
پاسخ، قطعاً مثبت است. اما سوالی که باید پرسیده شود این است که:
آیا ارزشش را دارد؟
امروز می خواهیم این موضوع را بررسی کنیم و نکاتی را با شما در میان بگذارم، که شاید از مربیان خود کمتر می شنوید!
نکاتی که باید قبل از ثبت نام در یک رقابت بدنسازی بدانید:
۱. رفتن روی استیج
خبرهای خوب:
با یک نگرش درست، آماده شدن برای یک رقابت می تواند، ابزار خوبی برای پیشرفت های شخصی خود شما باشد. درست مثل صحبت کردن در جمع، اینکه خود را در معرض داوری و نگاه دیگران قرار دهید، می تواند به شما اعتماد به نفس و روحیه فوق العاده ای را هدیه کند.
شما با آغوش باز پذیرای انتقاد ها می شوید و اگر از لحاظ ذهنی قوی باشید شما معایب خود را با آغوش باز قبول می کنید، به پیشرفت خود افتخار می کنید.
سپس وقتی همه چیز تمام شد، همیشه می توانید به خود بگویید: چیزی که امروز نشان دادم فقط گوشه ای از توانمندی های من بود، دفعه بعد موفق تر ظاهر خواهم شد، من می توانم!
آماده شدن برای یک رقابت می تواند برای عزت نفس شما حکم دوپینگ را بازی کند! بخواهیم منصف باشیم، به هر حال در اغلب موارد همین که برای یک رقابت شروع به ثبت نام می کنید، نیازمند جسارت است وگرنه شما جرات رقابت کردن را پیدا نمی کردید.
حتی اگر از عزت نفس کافی برخوردار نباشید همینکه در روی استیج تظاهر به شجاعت کنید، برای شما کافی است!
خبرهای بد:
رقابت کردن به این معنی است که شما باید ظاهر خود را برای قضاوت در معرض دید دیگران قرار بدهید. همه داستان این است که شما باید به قول معروف چشمان حضار یا داوران را بگیرید!
مشکل از جایی آغاز می شود که نظر دیگران برای شما خیلی مهم می شود و شما کاملاً وابسته به تایید دیگران می شوید. بدنسازان زیادی را دیده ام که در باشگاه به خاطر نظر یک بچه که گفته: “عضلات ساق پات زیاد جالب نیست داداش!” دو هفته فقط روی پا تمرکز می کنند!! این دوستان برای اینکه احساس رضایت بکنند نیازمند تایید دیگران هستند.
وقتی شما برای رقابتی خود را آماده می کنید که ماهیت آن براساس نوع ظاهر شماست، این خود باعث می شود که همیشه به نظر دیگران اهمیت بدهید. البته در زندگی نیاز است تا کمی به نظر دیگران اهمیت بدهیم. وگرنه با یک فرد جامعه ستیز هیچ فرقی نداریم! این در طبیعت ماست، که دلمان می خواهد جذاب به نظر برسیم و دیگران قدر زحماتی که ما در باشگاه کشیده ایم را بدانند.
اما اگر نتوانید از بالا به این ماجرا نگاه کنید و خود را به عنوان یک انسان نگاه کنید نه یک فرد با بدنی زیبا، کسی که برای ادامه زندگی نیازمند تایید دیگران است، سرانجام خوشی برای شما متصور نیست!!
اگر به جایی اینکه به استعداد، انگیزه ها، خلاقیت، مهربانی خود توجه کنید، مرتب به ظاهر خود اهمیت بدهید، ارزشی که شما برای خودتان قائل می شوید از بین خواهد رفت!
اینکه هویت خود را براساس تایید دیگران شکل دهید، شما را به سمت خود شیفتگی و احساس ناامنی پیش می برد.
اگر صبح ها که از خواب بیدار می شوید، احساس خوبی ندارید و خدا خدا می کنید که ساعات کاری زودتر تمام شود و بروید باشگاه تا تایید دیگران را بگیرید، به شما دوست عزیز باید بگویم: خیلی مشکل دارید!!
حتی بعد از گرفتن تایید یک نفر، شما بیشتر مشتاق خواهید شد تا تایید افراد بیشتری را بگیرید.
در عصر حاضر نیز شبکه های اجتماعی کار را پیچیده تر کرده اند. خیلی ها را می شناسم که باشگاه می آیند تا بتوانند هر شب عکس های جدید خود را در اینستاگرام به روز کنند، شاید لایک و قلب بیشتری بگیرند! و خدا نکند اگر تعداد فالوئرها کاهش پیدا کند!!
مسئله اینجاست که فرقی نمی کند شما همین الان یک غول هستید یا نه! شما آنچنان خود شیفته می شوید که بدون تایید دیگران صبح تان شب نمی شود.
حالا سوال منطقی این است که: آیا رقابت کردن برروی همه چنین اثری دارد؟!
البته که نه! اما قبل از اقدام برای ثبت نام روی ذهن خود کار کنید و یک تصویر درست از بدن خود ایجاد کنید. تصویری که نیازمند تایید هیچ کس نیست!
شما باید کاری که بدن تان می کند را دوست داشته باشید، نه فقط ظاهر تان را! و بدانید نظر دیگران چه مثبت و منفی، هیچ معنایی ندارد. نظرات دیگران میزان ارزش شما را تعیین نمی کند.
برای بدست آوردن اعتماد به نفس در رقابت ها شرکت نکنید. برای این ثبت نام کنید که هر روز سالم زندگی کنید. ثبت نام کنید تا زندگی خود را دوست داشتنی تر کنید.
۲. آماده شدن برای رقابت
خبرهای خوب:
شما یاد خواهید گرفت، شما رشد خواهید کرد. شما باشگاه می روید و با برنامه ریزی قبلی غذا می خورید، چرا که می دانید هر چیزی که می خورید و انجام می دهید در نهایت در روز رقابت خود را نشان می دهد.
همه جنبه های زندگی شما روشمند و هدفمند می شود. از زمان خواب گرفته تا میزان کافئین ورودی به بدن، گلاب به روی شما حتی گاهاً زمان دستشویی رفتن!
همیشه یک برنامه وجود دارد که باید آن را رعایت کرد. هر وقت می خواهید وسوسه شوید که یک کار غلط انجام بدهید، بدن رویایی خود را تصور خواهید کرد که روی استیج می درخشد!
این وجدان غذایی و تمرینی شما باعث می شود تا مثل یک ماشین عمل کنید و اجازه ندهید عواطف شما باعث شوند تا به شما دیکته کنند چه بخورید یا اینکه ورزش بکنید یا نه!
شما به سخت ورزش کردن عادت می کنید. شما درس هایی را یا می گیرید که اگر آنها را امتحان نمی کردید هرگز به وجود آنها پی نمی بردید.
شما عادت های غذایی را پیدا می کنید که شاید تا آخر عمر خود آنها را رعایت کنید.
خبر های بد:
دو دسته از بدنسازان هستند که چیزی یاد نمی گیرند:
دسته اول: بدنسازانی که از نظر بدنی آماده نیستند اما معتقدند بدنی که از طریق آماده سازی برای رقابت ها درست می کنند، برای همیشه ماندگار است.
بدنسازانی هستند که برای آماده شدن در رقابت ها به سراغ مربیان می روند (البته این کار اشتباه نیست!) اما خودشان هیچگاه یاد نمی گیرند تا روی فرم بیایند.
اگر برای اینکه به فرم مورد نظر خود برسید، شروع به ثبت نام در یک رقابت می کنید، مسیر کاملاً غلطی را پیش گرفته اید.
چرا؟
چون همه چیز ساختگی است. این روش به شما یاد نمی دهد که چگونه برای تمام عمر یک بدنساز باشید.
شما فرد دیگری را مسئول تناسب اندام خود می کنید. اگر نتوانید اطلاعات غذایی و تمرینی را همگام با زندگی روزمره خود بکنید، اصلاً مهم نیست برنامه غذایی و تمرینی مربی شما چقدر خوب است! و به محضی اینکه رقابت تمام می شود دوباره به زندگی قبلی خود باز می گردید.
دسته دوم: بدنسازانی که سراغ یک مربی بد می روند!
یک مربی خوب راه درست را به شما نشان می دهد، یک مربی بد شما را به زور به راه درست هدایت می کند!
مربیانی هستند که اصرار دارند شما کاملاً فرمان بردار باشید و زبان در کام تان نچرخد! چرا که مخالفت با مربی را جز گناهان کبیره می دانند! از شما می خواهند بدون فکر و ذهنیت انتقادی همه چیز را چشم بسته قبول کنید.
این مربیان می خواهند شما همیشه به آنها نیازمند باشید! این موضوع وقتی خطرناک می شود که مربی شما را تشویق به استفاده از داروهای غیر قانونی می کند!
قبول دارم، گاهی اوقات متد های آنها نتیجه می دهد، اما فکر بعد از مسابقات را هم کرده اید؟! چطور می خواهید به کار خود ادامه بدهید در حالی که چیزی یاد نگرفته اید؟!
تبدیل به یکی از این بدنسازها نشوید، وقتی نمی دانید خود را برای یک مسابقه چطور آماده کنید، چطور می خواهید زندگی بعد از مسابقه را ادامه بدهید. به یک مربی پول ندهید تا خودتان احمق تر شوید! اگر گرفتار یک مربی دیکتاتور شده اید، از دست او فرار کنید!
اصول اولیه را یاد بگیرید.
۳. فرهنگ مسابقات
خبرهای خوب:
اگر شما تمرینات و تغذیه را جدی بگیرید و در اطراف شما بدنسازانی باشند که مثل شما همه چیز را جدی می گیرند، پس همه چیز بر وفق مراد است.
اما اگر خانواده و دوستان شما افرادی باشند که همیشه سبک زندگی شما را مورد پرسش قرار می دهند و شما همیشه در حال توجیه کردن هستید، یک مانع بزرگ در سر راه شما قرار دارد.
باور کنید زندگی کردن با افرادی که دلایل شما برای عضله سازی را درک نمی کنند و اینکه شما در جمع آنها پیتزا نمی خورید را به حساب عجیب بودن شما می گذارند، خیلی سخت است!
وقتی در کنار دوستان بدنساز خود هستید، احساس آرامش بیشتری دارید، شما به راحتی می توانید تجربیات خود را به آنها منتقل کنید، به راحتی می توانید پودر پروتئینی خود را مصرف کنید بدون اینکه همه زیر چشمی به شما نگاه کنند!!
زندگی در کنار افرادی که شما را درک می کنند، یک نعمت است!
زندگی در کنار افرادی که به بدن خود اهمیت نمی دهند، خیلی سخت است. اما در کنار سایر بدنسازان، کسی شما را به خاطر اینکه جلسه تمرینی خود را به رفتن به مهمانی ترجیح داده اید، سرزنش نمی کند.
خبر های بد:
بدترین فرهنگی که در بین بدنسازان حرفه ای وجود دارد، این است که برای پیروزی هر کاری باید کرد!
این ذهنیت باعث می شود تا هر کاری که برای موفقیت می کنید را حلال بدانید! این طرز باعث می شود تا هر چیزی در زندگی خود را به دور بیندازید فقط به این بهانه که من می خواهم یک بدنساز حرفه ای بشوم.
البته این شاید برای بدنسازان مستر المپیا صدق کند اما برای شما که یک بدنساز آماتور هستید، به هیچ وجه صدق نمی کند.
اگر آماده سازی برای مسابقات باعث می شود تا زندگی خانوادگی و سلامتی تان به خطر بیفتد، شما چیزی به جز یک بازنده نیستید! فرقی هم نمی کند چقدر جام را برده باشید.
یادتان باشد شما تناسب اندام پیدا می کنید تا کیفیت زندگی تان را بهتر کنید نه اینکه از آن بکاهید.
شاید با خود فکر کنید، برنده شدن در رقابت ها برای شما پول و شهرت می آورد! متاسفانه باید خدمت شما عرض کنم، دیر آمده اید، ما یک آرنولد بیشتر نداریم! و مردمی که خارج از دنیای بدنسازی هستند تنها آدمی را که از دنیای بدنسازی می شناسند همین آرنولد است و بس! و خبر ندارند که پارسال چه کسی قهرمان مستر المپیا یا جام پومای خودمان شده است!
البته داستان مسابقات مستر المپیا جداست! ولی مسابقات محلی و کشوری شما را حداقل به ثروت های افسانه ای نمی رساند. خیلی از دوستانی که در کشور ما در مسابقات شرکت می کنند عموماً میلیون ها تومان از جیب خرج می کنند و در انتهای مسابقه هم یک دست لباس ورزشی و تعدادی نیم سکه و چهار تا باریک ا… خشک و خالی می گیرند! تازه وقت و انرژی که شما باید صرف آماده کردن خود بکنید به کنار!
۴. طرز فکر
خبر های خوب:
فشاری که رقابت به شما وارد می کند، به شما یاد می دهد که می توانید هر کاری بکنید.
هر وقت از خود می پرسید: آیا من عرضه انجام این کار را دارم یا نه؟! شما به دنبال پاسخ به این سوال می روید و افرادی که دست به عمل می زنند، همان هایی هستند که فشار را تحمل می کنند و هر چقدر فشار بیشتری را تحمل کنید، زودتر به شرایط جدید عادت می کنید.
به خودتان می گویید: آیا می توانم 2 تا تکرار بیشتر هم انجام بدهم؟ آیا می توانم جلوی مردم قرار بگیرم و اعتماد به نفس خود را نمایش بدهم؟
شما هرگز پاسخ این سوال ها را نمی دانید تا موقعی که تلاش بکنید. مردمی که هرگز تلاش نمی کنند، هیچ چیز در مورد خودشان یاد نمی گیرند. شما از خطا و آزمایش های خود درس های ارزشمندی را یاد می گیرید. شما جسور تر و سر سخت تر می شوید.
خبر های بد:
رقابت کردن باعث می شود تا هیچ وقت از خود راضی نباشید. حتی بعد از اینکه خیلی هم پیشرفت کرده اید، ذهن یک ورزشکار حرفه ای به راحتی بدنبال نقص ها و کاستی ها می گردد. با خود می گویید: می توانم عضلات شکم خود را برای سلفی سخت تر بکنم! می توانم پاهای بزرگ تری ایجاد کنم!
این ذهنیت اگر در تمام زندگی شما حاکم نشود، می تواند برای بهبود اوضاع بدنی شما، مفید باشد. مشکل از جایی آغاز می شود که شما هیچ وقت از خود راضی نیستید و این ذهنیت باعث می شود برای رسیدن به کمال دست به هر کاری بزنید.
نمی خواهم بدنسازی را که در سطح المپیا رقابت می کنند و از داروهای مختلف استفاده می کنند، قضاوت کنم اما شمایی که می خواهید برای اولین بار در یک رقابت استانی شرکت کنید، نیازی ندارید به مصرف دارو روی بیاورید. می خواهید تا آخر عمر مصرف کننده داروهای ناصر خسرو باشید؟!
مخلص کلام
اگر هیچ رقابتی برگزار نشود! هیچ داوری برای قضاوت در کار نباشد! آیا باید به سخت تمرین کردن و رعایت رژیم غذایی ادامه داد؟!
مطمئناً بله! چرا که شما با افتخار یک بدنسازید! کسی هستید که یک سبک فوق العاده را برای زندگی خود انتخاب کرده اید.
شما نکاتی را در مورد خود یاد می گیرید که افراد دیگر آن را یاد نمی گیرند. عزت نفس، خود مختاری و استقلال و بدنی متناسب یکی از بهترین این نتایج است. اینها نکاتی هستند که بدون شرکت در یک رقابت هم آنها را یاد می گیرید.
تجربیات شما از رقابت های بدنسازی چیست؟ نظر خود را با تمرینو در میان بگذارید.
فردا در مورد میزان مناسب مصرف پروتئین صحبت خواهم کرد…