در طول فعالیتم در تمرینو، پیامهای محبتآمیزی زیادی از سوی شما دوستان دریافت کردم.
اما در بین این پیامها، بعضی از دوستان بودند که بسیار مستاصل به نظر میآمدند. افرادی که از مشکل چاقی، سالهاست که رنج میبرند و تاکنون نتوانستهاند راهحل قطعی پیدا کنند.
از روشهای مختلف کاهش چربی و کاهش وزن بسیار صحبت کردهام و بیشتر هم صحبت میکنم اما امروز گفتم در این مورد صحبت نکنم.
خواستم با دوستانی که از اضافه وزن رنج میبرند مثل یک دوست صحبت کنم تا بتوانیم در کنار هم، مشکل را حل کنیم اما یک مانع بزرگ در میان بود!!
مسئله این بود که: من خودم، هرگز از مشکل چاقی رنج نبرده بودم و دقیقاً نمیدانستم چاق بودن چه حس و حالی دارد.
تا من مشکل را خودم حس نکنم، چطوری میتوانم با شما درد و دل کنم؟!
به همین خاطر، دنیای وب را زیر و رو کردم تا بتوانم یک نفر مثل شما که از چاقی رنج میبرده و حالا از این مشکل رها شده را پیدا کنم. این همه نتیجه جستجوی من:
نامه ای برای افراد چاق
عزیزم:
میدانم چقدر زندگی برای تو سخت شده است. میدانم روزهایت، سرد و پوچ، از پی هم میگذرند و من تو را هیچ وقت بیشتر از امروز دوست نداشتهام.
به خاطر اینکه میدانم الان در چه موقعیتی قرار داری. میخواهی به باشگاه بروی اما حس میکنی میخواهی به جنگ با ستارهها، بدنهای فوقالعاده و نیش و کنایهها بروی! و از همه سختتر اینکه: تصمیم بگیری چه بپوشی تا کمتر مورد قضاوت قرار بگیری.
با خود میگویی: چه چیزی را امتحان نکردهام؟ آخرین چربی سوزی که تبلیغش را تلویزیون دیدهام به نظر بدک نیست!!
هر روز مجبوری طوری لباس بپوشی که چاقی تو نمایان نشود. به جکهای دوستانت در مورد افراد چاق میخندی تا دوستانت تو را چاق خطاب نکنند.
وقتی در مکانهای عمومی غذا سفارش میدهی، همیشه عصبی هستی، به خاطر اینکه: اگر زیادی سفارش دهی، همه میگویند: چقدر غمانگیز است! و اگر فقط سالاد سفارش دهی، همه خواهند گفت: چقدر تاسفآور است که او خود را به این روز انداخته است!!
خودتان را قانع میکنید که نیازی ندارید به دکتر مراجعه کنید. آن حس آشنایی که دکتر، شما را مورد آزمایش قرار نمیدهد و یک توصیه کلی میکند و میگوید: باید وزن کم کنید!!
حس بدی که وقتی میخواهید سوار تاکسی شوید، تا جای ممکن خود را کوچک میکنید تا جا برای دیگران بیشتر باز باشد. آرام نفس میکشید و دستها و پاهای خود را جمع میکنید تا کسی متوجه چاقی شما نشود.
اصرار دوستهای لاغرتان که میگویند: شما چاق نیستی!! در حالی که خود او اگر یک سایز اضافه کند، شب و روز نخواهد داشت. اجازه میدهید رفقایتان در مورد هیکلتان هر چه میخواهند بگویند، فقط به خاطر اینکه حق با آنهاست!!
تمام روز خود را طوری برنامهریزی میکنید تا از این موقعیتها دوری بجویید.
و بالاخره، یک روز از خواب بیدار میشوید و به چیزی که از آن میترسیدید فکر خواهید کرد:
شاید من چاق باشم!
بعد از آن همه پول، زمان و نگرانی که صرف کردهاید و خجالت از آن همه برنامه که تلاش کردهاید، از آن همه قرص و رژیم که در آخر هم نتیجهای نداشتند!! به این نتیجه میرسید که: این سرنوشت نهایی شماست. باید همیشه چاق بمانید.
حتی فکر کردن به آن هم ترسناک است. به خاطر اینکه: باید آرزوی آن بدنی را که همیشه داشتید، بدنی که مال شما نیست را با خود به گور ببرید!!
این فکر ترسناک است به خاطر اینکه در تمام زندگیتان شنیدهاید که میگویند: چاقی چقدر بد است. چاقها همیشه آدم بده فیلمها بودهاند!! چاق بودن به معنای تنها بودن، بدون اراده بودن، تنبل بودن و زشت بودن است.
شما لایق اینطور برخوردها نیستید. هیچ کس لایق این رفتارها نیست. شما لایق رفتارهای خانوادهتان نیستید که به بهانه چاق بودن و نگران بودن برای شما، هر چه میخواهند به شما بگویند. بدن شما لایق این نیست که بیارزش خوانده شود.
مقدار وزن شما به این معنی نیست که باید از خود شرمنده باشید یا اینکه هر کس هر طور خواست با شما رفتار کند.
و حالا عزیزم تو میتوانی غصه بخوری، ناراحت باشی، برای بدنی که هرگز نداشتهای سوگواری کنی. نه به خاطر اینکه آن بدن بهتر است، بلکه به خاطر اینکه سالها در پی به دست آوردن آن بدن بودهای!
از دکترها عصبانی هستی فقط به خاطر اینکه روی تو هیچ آزمایشی را انجام نمیدهند و فقط به تو میگویند: وزنت را کاهش بده!
به حرفهای پوچ آدمهای لاغر، در مورد باشگاه رفتن میخندی، وقتی در دهانشان پشت سر هم چیپس میگذارند.
خودت را از حرفهای ناراحت کننده مردم در مورد خودت، تطهیر کن!! از شر حس ناراحتی، اضطراب و ناتوانی رها شو، این احساسات شایسته زمانی که برایشان میگذاری، نیستند.
احساس سبکی کن در بدنت! حس کن وزنت از طریق شانههایت فرار میکند، نفس بسیار عمیقی بکش.
تو چاق هستی و تو میتوانی با آن کنار بیایی
میدانم خیلی سخت است که بدانی چه کسی هستی اگر همیشه در مورد کاهش وزن خود صحبت و فکر نکرده باشی.
ممکن است احساس سرگردانی بکنی اما این حس آغاز یک رهایی است. مثل یک آسمان ابری قبل از طلوع خورشید است. روز جدیدی است و الان دنیا مال توست.
هر لباسی را که دوست داری بخر، دنبال قواعد مد لباس نباش که میگویند: چه بپوش تا لاغرتر به نظر بیایی. خودت باش، چیزی نباش که یک نفر آن سر دنیا در موردت تصمیم میگیرد.
مادربزرگم عادت داشت بگوید: فقط به خاطر اینکه یک نفر به طرف تو توپ پرت کرد، به این معنی نیست که تو باید توپ را بگیری!! یاد بگیر توپ را بندازی!!!
میتوانید به دوستان و خانواده خود بگویید: من چاقم! قبل از اینکه کس دیگری این حرف را بزند! به مرور زمان طبیعی میشود. حرفهای آنها، شما را آزار نمیدهد. چرا که ارزش خود را میدانید و ارزش شما به عنوان یک انسان، ربطی به چاق بودنتان ندارد.
بدون دغدغه خاطر به استخر بروید و شنا کنید. بدون اینکه از نظرات و افکار دیگران ناراحت شوید. میتوانید هر کاری را که دوست دارید انجام بدهید. خودتان را میشناسید و قسمتی از این شخصیت، چاق بودن شماست.
گاهی اوقات حتی لازم است به آن آدمهای عوضی اطرافتان بگویید: خفه شوند!!!
با خودتان آشتی کنید. خودتان را دوست داشته باشید. شاید حرفهای من را باور نکنید اما شما زیبا هستید.
میتوانید زندگی کنید. کاری را انجام بدهید که شما را خوشحال میکند. روی کار، خانواده یا خودتان متمرکز شوید. داوطلب شوید تا یک کار جدید انجام بدهید. زندگی را بسازید که دوستش دارید.
آسان نیست!! زمان میبرد. دوستانتان همچنان مزخرف میگویند. دنیا در مقابل شما میایستد، شما در مقابل خود نایستید!!
خوش آمدی عزیزم، برو بیرون و خورشید را روی پوستت حس کن.
این ویدئو نشان میدهد که بدنسازی فقط ظاهر را تغییر نمیدهد
امیدوارم امسال به اهداف تناسب اندامی خود برسید. اگر شما هم چاق هستید، خوشحال میشوم نظر شما را بدانم.