جالب

آیا گوش دادن به موسیقی در باشگاه مفید است؟

وقتی دکمه صدای پخش کننده موسیقی را بالا می‌کشید، یک منبع نامحدود از نیرو و انگیزه منتظر شماست.

همه می‌توانیم موافق باشیم که موسیقی برای تقویت روحیه، وسیله‌ی بسیار قدرتمندی است.

وقتی یکی از موسیقی‌های مورد علاقه‌ام را می‌شنوم، گام‌هایم سریع‌تر می‌شوند، بدنم ناخودآگاه حرکت می‌کند و همگام با ریتم می‌شود.

مطلبی که در ادامه خواهید خواند، تجربه یکی از مربیان وبسایت bodybuilding.com است.

تمرین با موسیقی باعث افزایش توان می‌شود

اگر به من بگویید: می‌توانم میزان وزنه حرکت اسکوات را ۳ برابر کنم، حاضرم  هدفونم را با جراحی به گوشم بچسبانم در حالی که آهنگ راکی را با آخرین دسیبل گوش می‌دهم اما به شما قول می‌دهم، اثری ندارد!

با آگاهی از اینکه خیلی‌ها به وسیله موزیک موفق شده‌اند، هنوز از گوش کردن به موسیقی در حال تمرین، خودداری می‌کنم.

  • اینکه کاملاً وابسته باشیم چیز خوبی نیست.

همیشه با آیفونم می‌دویدم. یک روز قبل از اینکه آماده دویدن روزانه‌ام بشوم، متوجه شدم: باتری آیفونم ضعیف است و نمی‌توانم موسیقی را پخش کنم.

باید در سکوت می‌دویدم. بدون موسیقی همیشگی خودم که حواسم را پرت می‌کرد، متوجه یک چیز عجیب شدم که قبلاً متوجه نبودم.

درد بدنم در مقابل دردی که در سرم بود، هیچی نبود. نمی‌توانستم آن صدای منفی را که داشت مغزم را سوراخ می‌کرد، خفه کنم.

  • بعد از چند صد متر، دیگر نتواستم به دویدن ادامه بدهم.

درسی که گرفتم چه بود؟

باید باتری اضافه با خودم حمل می‌کردم، درسته؟

دقیقاً برعکس…

با خودم عهد کردم: هرگز به هیچ چیزی وابسته نباشم تا به من انگیزه بدهد، حال می‌خواهد یک رفیق پایه برای تمرین باشد یا آیفونم.

شروع کردم به یادگیری اینکه چگونه بدون یک عامل خارجی تمرین کنم. اتفاق جالب این بود که: دونده سریع‌تری شدم و رکوردهای قبلی خودم را شکستم.

آیا دارم به شما پیشنهاد می‌دهم تلفن‌تان را بسوزانید؟

نه، معتقدم اگر از انجام دادن کاری نتیجه می‌گیرید، ولش نکنید.

تنها چیزی که پیشنهاد می‌کنم این است که: شما هم مثل من، برای مثبت اندیشیدن احتیاج به یک وسیله خارجی ندارید.

راه حل، قدرت افکار شماست

فیل هیث tamrino.ir

استفاده از موسیقی، ممکن است شما را از دسترسی به این منبع قدرت باز بدارد.

  • قدم اول:

بگذارید غول‌ها بیرون بیایند

سخت‌ترین قسمت یک تمرین، مبارزه‌ای است که داخل ذهن‌تان جریان دارد. به همین خاطر است که موسیقی، یک وسیله قدرتمند است. موسیقی جلوی هرگونه شک و تردید که تلاش می‌کند ذهن شما را منحرف کند، می‌گیرد اما در مقابل، ذهن را تنبل می‌کند.

وقتی سرگرم هستید و ذهن‌تتن بی‌خبر است، آن شیطان کوچک هنوز اونجاست و شما فقط به آن توجه نمی‌کنید. او منتظر است تا به سطح ذهن‌تان بیاید و آن کاری را که می‌خواهید انجام بدهید، خراب کند.

اگر در باشگاه سراغ‌تان نیاید، سر کار سراغ‌تان خواهد آمد یا در یک لحظه بحرانی.

نمی‌توانید از شک‌هایی که به خود دارید فرار کنید. باید یک طوری با آن کنار بیایید و حین تمرین، بهترین زمان برای مقابله با آن است.

کنترل سکوت

باید بگویم: اگر موسیقی را قطع کنید، یک موج منفی به سرعت سراغ‌تان می‌آید. نکته کلیدی این است که: این صداها، مربوط به روح و روان شما نیستند بلکه معجونی از افکار منفی هستند.

مثل همه چیزهایی که تلاش می‌کردید اصلاً به یاد نیاورید، آن‌هایی که ذهن‌تان را از آن‌ها منحرف می‌کردید و تظاهر می‌کردید هرگز وجود ندارند. آن چیزهایی که احساس خوبی به شما نمی‌دادند.

  • قدم دوم:

با آن‌ها صحبت کنید

راهی که با این شیاطین کنار بیایید، صحبت کردن مثبت با خودتان است. این مهارتی است که ممکن است به نظرتان خیلی آسان، دم دستی و تکراری به نظر بیاید اما تعداد زیادی از انسان‌های موفق، گواهی می‌دهند: این یک تمرین بسیار موثر و ساده است.

ضد حمله شما به هر فکر منفی، اظهارات مثبت و قدرتمند به خودتان است.

به جای اینکه اجازه بدهید آن صدای آشنا به شما بگوید: تو نمی‌توانی انجامش بدهی، باید با صدایی قاطع و مثبت به آن پاسخ بدهید: من می‌توتنم، من انجامش میدهم.

وقتی صدایی درون‌تان می‌جوشد و می‌گوید: تو ضعیفی، باید با جمله من قوی هستم، به آن حمله کنید.

چیزی را به خودتان بگویید که: کاملاً برای شما شخصی باشد. ممکن است چیزی باشد که برای فرد دیگری، هیچ معنی و مفهومی نداشته باشد. فقط جمله رو بگویید و به آن ایمان داشته باشید.

  • قدم سوم:

بهتر تصویرسازی کنید

همه دوست داریم در باشگاه، موفق شدن خودمان را تصویرسازی کنیم. این چیزی است که آن را با موسیقی و یا بدون موسیقی انجامش می‌دهیم.

با کم کردن صدای موسیقی، خودمان را مجبور می‌کنیم در مورد جزییات احساساتی که باعث می‌شوند تا به اهداف‌مان برسیم، فکر کنیم. باید از تصویرسازی به صورت سیستماتیک استفاده کنید.

مسئله‌ای که خیلی‌ها در باشگاه با آن مواجه هستند این است که: خودشان را فقط موقعی می‌بینند که وزنه را بلند کردند.

مثل این می‌ماند که: فقط آخر یک فیلم را ببینید و ادعا کنید همه فیلم را دیده‌اید. در نتیجه: فرایند ذهنی در مغز شما کامل صورت نمی‌گیرد و کافی نیست تا شما را آماده کند تا یک کار فوق‌العاده انجام بدهید.

برای تمرین تصویرسازی، تمام اتفاقی را که دوست دارید انجام بدهید، از اول تا آخر به صورت کاملاً روشن و واضح، بدون هیچ گونه فاصله‌ای، در ذهن‌تان تصور کنید. انگار درست جلوی چشمان‌تان اتفاق می‌افتد.

بیایید یک مثال بزنیم:

حرکت ددلیفت

خودتان را ببینید که به سمت هالتر حرکت می‌کنید. آیا با اعتماد به نفس حرکت می‌کنید یا مثل یک سرباز شکست خورده حرکت می‌کنید؟ وقتی به هالتر دست می‌زنید، شل هستید؟ خود وزنه چه احساسی را به شما می‌دهد؟ از کدام عضلات خود استفاده می‌کنید؟

اگر می‌خواهید انجامش بدهید، بلند شوید و گروهی خاص از عضلات را سفت کنید. نفس عمیق بکشید، انگار می‌خواهید حرکت را واقعاً انجام بدهید.

تا الان، باید یک موج خروشان از انرژی و هیجان را حس کرده باشید. حرکت را بدون عیب در ذهن‌تان انجامش بدهید.

بعد از اینکه حرکت را واقعاً انجام دادید، وزنه را زمین بگذارید و دوباره این فرایند را تکرار کنید.

ببینید نخبگان چه می‌کنند

من یکی از طرفداران تمرینات تفنگداران دریایی هستم. تمام فلسفه پشت تمرینات‌شان این است که: داوطلبان را به نهایت خستگی و بی‌حالی عضلات برسانند تا یاد بدهند: چطور باید فقط بر ذهن‌شان تکیه کنند تا آن‌ها را در سختی‌ها نجات بدهد.

در میدان بازی‌های ورزشی برای ورزشکاران، آهنگ‌های هیجانی پخش نمی‌شود. هم ورزشکاران حرفه‌ای، هم تفنگداران دریایی، در لحظات سخت، از قدرت ذهن‌شان استفاده می‌کنند.

شما هم می‌توانید.

وقتی انجامش دادید، وزنه‌های سنگین‌تر هم بلند می‌کنید، سریع‌تر خواهید دوید و آن بدنی را که دوست دارید خواهید ساخت.

افکارتان، موسیقی خواهند شد که گوش‌های‌تان خواهند شنید.

علی رضا ناصری

I'm a fitness nerd & currently I'm blogging for https://tamrino.ir my main passion is creating excellent content for bodybuilding community.

مطالب مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا