جالب

عشق گیمی که 45 کیلو وزن کم کرد

حسن شکری وقتی دید در 20 سالگی وزنش به 120 کیلو رسیده برای تغییر گذشتش یاد گرفت تا چند تا از عادتهای بدش رو تغییر بده.

در 20 سالگی بازی های کامپیوتری و غذاهای آشغال مرکز زندگی شکری بودند. امروزه چندین ساعت نشستن و تماشای شو ها و سریال های تلویزیونی مورد علاقتون خیلی آسونه و البته به سرعت می تونه تبدیل به عاداتی بشوند که اثرات مخربی خواهند داشت.

در سال 2012 بود که شکری بالاتر از 110 کیلو وزن داشت، بالاخره صدای هشداری در سرش بصدا درآمد و به او یادآور شد کاری باید بکند.

مطلبی که در ادامه مشاهده می کنید خلاصه ای از مصاحبه وبسایت bodybuilding با حسین شکری است.

transformation-shukri-hassan-before

شکری:

من سفرم را از سال 2012 شروع کردم من زندگی سرشار از استرسی داشتم اول اینکه فهمیدم برادرم ژاکوب سرطان خون داشت من تازه از دبیرستان فارغ التحصیل شده بودم و باید انتخاب می کردم بین زندگی با مادرم در یوتا و یا پدرم در کالیفرنیا.

البته تا اون موقع هم من اعتراف نکردم که یک نوجوان شکست خورده هستم که نتونسته توی زندگی بفهمه می خواد چکار کنه و یا حتی کجا زندگی کنه؟ (بله دوستان اونجا پسرها زودتر مرد می شند!) زندگی من در برزخ بود، مرتب داشتم غذاهای ناجور می خوردم، بازی ویدئویی انجام می دادم و توی بیمارستان کنار برادرم بودم.

وقتی ژاکوب حالش بهتر شد من به کالیفرنیا رفتم پیش خانواده خاورمیانه ای خودم.

اتفاق خیلی خوبی بود من به غذاهای عربی مورد علاقم دسترسی داشتم اگه شما با دستور پخت ما آشنا نیستید باید بگم غذاهایی پر از برنج، گوشت بره، جوجه، و فراورده های لبنی. مقدار درستش می تونه باعث سلامتی بشه اما من آدم بی بند و باری بودم و اندازه ها رو درست رعایت نکردم. که البته نتایج اسف باری داشت.

به آینه که نگاه کردم متوجه شدم زمان تغییر رسیده است.

خوب اولین قدم چه بود؟

با مقدماتی که نا پدریم به من گفت شروع کردم اولین بار یک هالتر رو بدون وزنه زدم ، یادمه احساس خیلی خوبی داشتم.

من قبلاً هم باشگاه اومده بودم اما مثل این بود که دوباره بخواهی دوچرخه سواری رو یاد بگیری، بالاخره ذهنم و بدنم یاد گرفتند با هم کار کنند.

در مورد ویدئو گیم ها چه کردی؟

بعد از اینکه یکم نتایج کار هام رو توی باشگاه دیدم و انگیزه گرفتم در شبکه های اجتماعی آدم هایی مثل استیو کوک، لیان نورتون که همگی از ورزشکارانی بودن که به من الهام می دادند رو دنبال کردم، این قهرمان ها برای من منابعی بی انتها از انگیزه بودند.

من هر چی ویدئو در مورد سلامتی و بدنسازی رو بود تماشا می کردم و هر چیزی در مورد تناسب اندام گیر می آوردم می خوندم.

همه اینها بالاخره چرخه ای از انگیزه و باشگاه رفتن رو در من شکل داد که باعث شد به راحتی بتونم از بازی های ویدئویی دور بشم.

در خلال داستانت در مورد تناسب اندام آیا مانعی بود که برات خیلی سخت باشه؟

قطعاً گذشته من و صدای منفی که در ذهن من بود و همچنین دوستان و خانواده که به من می گفتند داری کار غلطی می کنی، کار را برای من سخت می کردند و البته اطلاعات بسیار زیاد و گاهاً متناقضی که در اینترنت بود من رو کاملاً گیج کرده بود.

بالاخره من همه اون صدا ها رو خفه کردم و به قضاوت خودم اعتماد کردم.

بعد از اینکه توسط مربیان در باشگاه هدایت شدم و در باشگاه وقت می گذراندم بالاخره از ماجرا سر درآوردم.

البته من گواهی آموزشی در بدنسازی دریافت کردم از اونجا به بعد من به بقیه هم کمک کردم تا از وضعیتی که داشتند نجات پیدا کنند و البته این که می دیدم شاگرد ها دارند نتیجه می گیرند به من بسیار انگیزه می داد.

برای آینده چه برنامه ای داری؟

می خواهم روی بهتر شدن بدنم کار کنم مهمترین مبارزه ذهنی من این است که بعد از دست دادن اون وزن حالا می خواهم کمی وزن اضافه کنم این خیلی برام سخته و می ترسم چربی بدنم بالاتر بره.

به هر حال من همیشه یک نقل قول از بروس لی رو همیشه ذکر می کنم:

” شکست یک تصور ذهنی است”

من باید در مورد احساساتم واقع بین باشم و از افزایش وزن و چربی بدنم نترسم، گاهی اوقات باید بدنم رو مجبور به انجام کارهای جدید کنم زمان می بره اما اگر حوصله کنم بالاخره جواب می گیرم.

transformation-shukri-hassan-after

برای اونهایی که دارند این رو می خونند و می خواهند خود را از چیزی که الان هستند بهتر کنند باید بگم هرگز پایانی بر کار ها نیست اما بعد از اینکه تونستید مشکل خودتون رو برطرف کنید شما خوشحال ترین فرد روی زمین خواهید بود.

چه رژیمی را در طی این ماجرا داشتی؟

من معمولاً کربوهیدرات های کمتری مصرف می کردم و اکثر کربوهیدرات های خودم رو نزدیک تمریناتم استفاده می کردم و برای بقیه روز فقط 20 گرم استفاده می کردم.

اگه شما هم داستانی مشابه شکری توی زندگی خودتون تجربه کردید برای ما بفرستید تا به بقیه هم انگیزه بدهید.

علی رضا ناصری

Blogger for tamrino.ir Remember: Facts don't care about your feelings & There are no stupid question, just stupid people

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا