خیلی ساده باید گفت هموستازی سیستمی است که براساس نیازهای واقعی بدن، میزان غذای ورودی را کنترل میکند و غیر هموستازی سیستمی است که غذای ورودی به بدن را براساس عوامل محیطی و مزه غذاها مشخص میکند.
این مطلب علمی است و دلیلش مواجه من با تحقیق جالبی بود که سال ۲۰۰۶ روی این موضوع صورت گرفته بود. منبع (۱)
⭐️نسخه صوتی مقاله در کست باکس: اثر هموستازی روی میزان غذای دریافتی
در ابتدا باید یک سری اصطلاحات را تعریف کنم:
تنظیم گری
منظور این است که سیستم با استفاده از روشهایی میخواهد که شرایط فعلی را حفظ کند. این نیازمند چند چیز است.
اول دسترسی به روشی که سیستم بتواند خود را به جایی که میخواهید برساند. البته باید راهی برای اندازهگیری ورودیهای دنیای بیرون نیز باشد!
میدانم گیج کننده است اجازه بدهید با چند مثال توضیح بدهم: 😦
به کولر گازی دقت کنید که میخواهد خانه را خنک کند. یک دما (۲۵ درجه) برای آن مشخص میکنید که میخواهید خانه در این دما باقی بماند. در شرایط ایدهآل این یعنی دمای خانه همیشه بدون هیچ تغییری ۲۵ درجه باقی بماند.
اما میدانیم در عمل این اتفاق نمیافتد!
در واقعیت، شاهد افزایش دمای محیط خواهید بود. ترموستات کولر متوجه افزایش دما میشود. این باعث میشود کولر شروع به سرد کردن محیط کند. حالا دمای اتاق کاهش مییابد اما کمی از دمای ۲۵ درجه پایینتر میشود. ترموستات متوجه این کاهش هم میشود و کولر را خاموش میکند و دما دوباره بالا میرود.
این سیستمها طوری طراحی شدهاند که شرایط خاصی را حفظ کنند. این کار را با مقایسه پیامهایی که از محیط دریافت میکنند انجام میدهند که در مثال کولر این ترموستات است که دمای محیط را تشخیص میدهد و باعث روشن یا خاموش شدن کولر میشود.
هموستاز
در بدن این تنظیمگری را با نام هموستازی یا هومئوستازی میشناسیم. اینجا بدن تلاش میکند تا شرایط سیستم فیزیولوژیکی را حفظ کند و این کار را شبیه ترموستات کولر انجام میدهد.
به عنوان مثال: دمای بدن را در نظر بگیرید. در شرایط طبیعی، بدن تلاش میکند دما را در ۳۷ درجه حفظ کند. اگر دمای بدن از این عدد بالاتر برود یک سری اتفاقات در بدن رخ میدهند.
رگهای خونی گشادتر میشوند و بدن شروع به عرق کردن میکند تا دمای اضافی را خارج کند و دمای بدن را به سطح ۳۷ درجه برگرداند.
اگر دمای بدن افت کند اتفاقات دیگری رخ میدهد. رگهای خونی تنگتر میشوند تا خون کمتری به اندامها برسد. بدن شروع به لرزیدن میکند تا گرمای کافی ناشی از فعالیت عضلانی آزاد شود.
همین فرایند را در زیر سیستمهای مختلف بدن میبینیم. اگر گلوکز خون کم شود بدن گلیکوژن را آزاد میکند تا گلوکز را از طریق کبد تولید کند. سطح انسولین پایین میآید تا اسیدهای چرب برای تولید انرژی فراهم شوند. فشار خون کنترل میشود.
آلوستاز
این به پدیدهای اطلاق میشود که بدن تلاش میکند این نقاط تنظیم را تغییر دهد. مثلاً فرض کنید تب دارید. به دلایل متعدد و پیچیدهای بدن دمای همیشگی ۳۷ را فراموش میکند و دمای ۳۷.۵ را به عنوان دمای تنظیم یا معیار قرار میدهد و تلاش میکند این شرایط دمایی را حفظ کند.
در حالت قبل وقتی دما بالاتر میرفت عرق میکردید اما در شرایط تب این اتفاق رخ نمیدهد. زنان در نیمه دوم چرخه قاعدگی شاهد افزایش ۰.۳-۰.۶ سانتیگرادی دمای بدن هستند اما رگهای خونی شروع به گشاد شدن نمیکنند!
غلبه برای هموستازی
اینکه تمرکز ما روی آلوستاز یا هموستازی است به این خاطر است که اینها نماینده سیستمهای تنظیمگری در بدن هستند. بنابراین یک نقطه تنظیم وجود دارد مثل: دمای بدن، گلوکز خون، فشار خون و… و یک سری سنسور هم در بدن وجود دارند که این معیارها را تشخیص میدهند.
وقتی تغییری در بدن رخ میدهد این سنسورها هستند که سبب این رخداد شدهاند تا شرایط به حالت نقطه تنظیم برگردد.
اما عامل دیگری هم وجود دارد: میتوان به آسانی بر هموستازی غلبه کرد. فردی را تصور کنید که در محیطی گرم یا مرطوب در حال ورزش کردن است. همین که دمای بدن بالا میرود رگهای خونی هم گشاد میشوند و شروع به عرق کردن میکند.
دمای بدن بالاتر میرود و بدن هم تلاش میکند این دما را پایین ببرد اما دیگر نمیتواند ادامه دهد. سرانجام بدن کم میآورد و سیستم کاملاً خاموش میشود.
همین شرایط در سرما نیز رخ میدهد. اگر هوا سرد شود بدن شروع به لرزیدن میکند و تنگ شدن عروق میتواند جلوی افت بیشتر دما را بگیرد. اما هر چقدر دما پایینتر میآید و مدت زمان در معرض سرما قرار گرفتن بیشتر میشود بدن نمیتواند ادامه دهد.
حداقل شاهد سرمازدگی انگشتان و حتی مرگ آنها به علت کمبود خون خواهید بود. در شرایط خیلی حادتر شاهد مرگ خواهیم بود.
نکات کلیدی:
- اغلب سیستمها در بدن تنظیم میشوند و حداقل تلاش میکنند شرایط کنونی را حفظ کنند.
- این شرایط پایدار میتواند تغییر کند و نقطه تنظیم جدیدی مشخص شود.
- این سیستمها میتوانند تحت شرایط محیطی شدید از کار بیافتند.
این مقدمه طولانی را گفتم تا به این بخش برسم:
تنظیم گری وزن بدن
قبلاً به هورمون لپتین و نقش آن در کنترل وزن بدن اشاره کرده بودم. وزن بدن طوری تنظیم میشود که یک عدد خاص یا یک درصد چربی خاص حفظ شود.
البته باید اشاره کنم اینکه بدن بخواهد یک عدد خاص وزنی را حفظ کند مورد توافق همه محققان نیست. مثلاً بدن به چربی سوزی عادت میکند. انرژی مصرفی خود را کاهش میدهد، اشتها افزایش مییابد. منبع (۲)
به عنوان مثال در یک تحقیق که شرکت کنندهها فقط ۵۰ درصد کالری مورد نیازشان را دریافت میکردند و شاهد کاهش درصد چربی بالایی بودیم، در انتهای تحقیق وقتی غذا در اختیار آنها قرار گرفت، اشتها تا زمانی بالا ماند که بدن دوباره به وزن و درصد چربی قبلی بازگشت و حتی از این نیز بالاتر رفت. منبع (۳)
اینها نشان میدهد که نقطه تنظیم بیولوژیکی خاصی وجود دارد که بدن تلاش میکند وزن و درصد چربی را به آن بازگرداند.
سیستم هومئوستاتیک
تمام این نقاط تنظیم را سیستم هومئوستاتیک مینامیم.
خیلی ساده: بدن از طریق غده هیپوتالاموس، پیامهای متعددی را که دریافت میکند تحت نظر دارد، پیامهایی مثل: دما، درصد چربی، میزان بافت عضلانی، سطح گلوکز خون، آمینو اسیدها و…
هورمونهایی مثل: لپتین، گرلین و… این پیامها را به هیپوتالاموس ارسال میکنند تا تغییرات لازم را در بدن صورت دهد.
پس وقتی رژیم میگیرید سطح هورمون لپتین کاهش مییابد. این به مغز پیام میدهد که کمتر غذا میخورید و چربی از دست میدهید. این شروع یک دومینوی طولانی از هورمونهاست!!
لپتین، هورمون لوتئینی (LH) و محرکه فولیکولی (FSH) را کنترل میکند که خودشان هورمونهای تولید مثلی را کنترل میکنند. لپتین روی هورمون آزادکننده کورتیکوتروپین (CRH) اثر میگذارد که خودش بالا و پایین شدن کورتیزول را کنترل میکند.
این هم باعث احتباس آب در بدن میشود. لپتین هورمون آزادکننده تیروتروپین (TRH) را کنترل میکند که روی آزاد شدن تیروئید اثر دارد. همینطور خروجی سیستم عصبی را هم کنترل میکند.
تغییرات بیشمار دیگری نیز صورت میگیرند که همه میخواهند سوخت و ساز را کندتر کنند و میزان مصرف انرژی را افزایش، اکسیداسیون چربی را کاهش و اشتها را افزایش دهند. بنابراین یک سیستم هومئوستاتیک وجود دارد که تلاش میکند وزن بدن را کنترل کند و چربی سوزی را سختتر کند.
تنظیم مجدد نقطه تنظیم
این را میدانیم وقتی رژیم میگیریم و ورزش میکنیم این سبب کاهش وزن و چربی میشود و بعد یک سطح جدید را داریم. (نقطه تنظیم جدید)
در دامنهای بین ۱۰ درصد چه در جهت افزایش یا کاهش وزن هیچ مدرکی بر وجود این نقطه تنظیم وجود ندارد! و همه چیز ناشی از تاثیر محیط است. منبع (۴) اما وقتی از این دامنه خارج شوید شاهد شروع عملکرد سیستمهایی که اشاره کردم خواهید بود که میخواهند شما را به این دامنه مذکور برگردانند.
مشکل افزایش چربی
ایده نقطه تنظیم یک مشکل دارد. با اینکه بدن در برابر چربی سوزی مقاومت میکند اما چندان در برابر افزایش چربی مقاومت از خود نشان نمیدهد! ما هر سال شاهد افزایش جمعیت تپل در سراسر دنیا هستیم. در این صورت میتوان ایده نقطه تنظیم را زیر سوال برد.
وقتی کالری بیشتری مصرف میکنید شاهد افزایش سوختن انرژی در بدن هستیم اما آنقدر نیست تا بتواند جلوی کالری اضافی را بگیرد. (البته، بعضی لاغرها برای افزایش وزن در این مقطع مشکل دارند: چرا عدهای نمیتوانند وزن اضافه کنند؟)
جالب است که در مطالعات روی حیوانات مشخص شده موشهایی که خیلی لاغر یا چاق هستند احتمال مرگشان بالاتر میرود. محیط مناسب میتواند روی نقطه تنظیم آنها اثر بگذارد.
اما انسانها عملاً مثل سایر حیوانات، توسط حیوان دیگری شکار نمیشوند! پس برخلاف حیوانات که اگر خیلی چاق شوند خورده میشوند هیچ فشاری روی ما برای اینکه چاق نباشیم وجود ندارد! منبع (۵)
همچنین مشکلات مربوط به سلامتی که ناشی از چاقی است معمولاً سالها طول میکشد تا خود را نشان دهند. بنابراین از نظر انتخاب تکاملی هم چاقی یک مشکل برای انسانها نیست.
سیستمهای هدونیک و غیر هومئوستاتیک
این سیستمها هیچ ارتباطی با آنچه درون بدن رخ میدهد ندارند بلکه ارتباط با محیط بیرون دارد. این بیشتر به کنترل سیستم بیولوژیکی بدن و ارتباطش بر کنترل تعامل با محیط تاکید دارد.
این سیستم کاری به میزان غذا و فعالیت بدنی ندارد بلکه بیشتر به اینکه چگونه عوامل محیطی، علیرغم دخالت سیستم هومئوستاتیک میتوانند بر میزان غذای مصرفی اثر بگذارند، میپردازد.
یک مثال: روز تحویل سال جدید است و ظهر یک شکم پر غذا خوردهاید. نمیتوانید حتی یک لقمه دیگر بر دهان بگذارید. بعد یک نفر این را از یخچال در میآورد و جلوی شما میگذارد: (عکس زیر)
ناگهان سیر بودن فراموشتان میشود و دوباره گرسنه میشوید.
همین واکنش به صورت خلاصه تعریف سیستمهای هدونیک و غیر هومئوستاتیک است.
این سیستم نماینده این واقعیت است که عوامل محیطی مرتبط با غذا (رنگ، ظاهر، بو و…) میتوانند روی گرسنگی اثر بگذارد در حالی که سیستم هومئوستاتیک پیام دیگری به بدن ارسال میکند.
ما فقط به این علت غذا نمیخوریم که گرسنه هستیم بلکه به خاطر لذت از غذا نیز سراغ آن میرویم.
البته انسانها به دلایل دیگری هم غذا میخورند مثل: استرس، بیحوصلگی و… این تحقیق نشان میدهد مردم آخر هفتهها نسبت به طول هفته غذای بیشتری میخورند. اگر ظرف غذا بزرگتر باشد بیشتر میخوریم. اگر دور سفره نفرات بیشتری نشسته باشند غذا بیشتر میخوریم! منبع (۶)
نکته: یکی از دلایل موفقیت بدنسازها این است که رفتار و عادات خاصی را دنبال میکنند که روی غذا خوردنشان تاثیر مستقیم دارد.
ساختار عصبی سیستم هدونیک
این مبحث خیلی پیچیده است بنابراین خیلی خلاصه اشاره میکنم. یکی از بازیگران اصلی اینجا هورمون دوپامین است که سیستم پاداش و لذت را در بدن کنترل میکند. اغلب چیزهایی که سبب لذت میشوند عامل پشتشان دوپامین است. مثل: خرید کردن، فعالیت جنسی، قمار کردن، غذا خوردن، استعمال مواد مخدر و…
بنابراین مصرف آن کیکی که در بالا نشانتان دادم سبب افزایش دوپامین میشود. آنچه پیچیده است اینکه دوپامین ابتدا نشانه لذت است، وقتی پاداشتان را دریافت میکنید بالاتر هم میرود اما بعد از مدتی دوپامین فقط در نتیجه انتظار برای دریافت پاداش بالا میرود.
حالا اگر فقط غذایی را که دوستش دارید ببینید، دوپامین بالا میرود و این خود باعث میشود آن غذا را بیشتر هم بخواهید! و این بخشی از نحوه عملکرد سیستم هدونیک است.
دوپامین بخش بزرگی از معضل اعتیاد را شکل میدهد. دریافت غذا نیز از سیستم مشابهی استفاده میکند و تحقیقات زیادی این موضوع را اثبات کردهاند. منبع (۷)
وقتی میدانید غذایی خوشمزه است حتی قبل از اینکه خود غذا را بخورید همین که در معرض غذا قرار میگیرید سطح دوپامین بالا میرود.
همپوشانی این سیستمها
این سیستمهای هدونیک یا غیر هومئوستاتیک و هومئوستاتیک نباید به عنوان سیستمهایی که در شرایط ایزوله کار میکنند در نظر گرفته شوند.
اجازه دهید به لپتین اشاره کنم. در کنار سایر وظایفش این هورمون مسئول کنترل سطح دوپامین در مغز نیز هست. با کاهش سطح لپتین طی یک رژیم غذایی، سطح دوپامین نیز کاهش مییابد.
بنابراین کاهش سطح لپتین باعث فعالتر شدن سیستم هدونیک یا غیر هومئوستاتیک میشود. یکی از اتفاقاتی که موقع رژیم گرفتن رخ میافتد این است که بیشتر میل به غذاهای خوشمزه پیدا میکنید. بیشتر به آنها فکر میکنید.
حتی وقتی سیر هستید آنها را طلب میکنید. جالب است موشها طی تحقیقات وقتی در شرایط گرسنگی قرار دارند به داروها اعتیاد بیشتری هم پیدا میکنند. چون سطح دوپامین آنها پایینتر است. منبع (۸)
نکات کاربردی این مطلب:
- ۲ سیستم هستند که ورود غذا به بدن را کنترل میکنند
- سیستم هومئوستاتیک وظیفهاش کنترل بیولوژی داخلی بدن است. با دریافت پیامهایی از لپتین، گرلین و… روی عواملی مثل: سوخت و ساز و اشتها اثر میگذارد
- سیستم هدونیک یا غیر هومئوستاتیک ارتباط با پاداش و لذت دارد و توسط محیط کنترل میشود. شامل فرایندهای متعدد عصبی و شیمیایی است. به طور خلاصه وقتی غذا خوشمزه است وارد عمل میشود.
- شواهدی در مورد نقطه تنظیم وجود دارد. نقطهای که نوعی سازش بیولوژیکی است و تلاش میکند در برابر چربی سوزی مقاومت کند.
امیدوارم دانش جدیدی را نسبت به بدن خود یاد گرفته باشید و بتوانید تصمیمات آگاهانه بیشتری بگیرید. حالا برید شیرینی فروشی و یک کیک خوشمزه سفارش دهید. 😋