آیا میتوان با هر اندازه بدنی، سالم بود؟
یونانیان باستان به مفهومی به نام کالوکاگاتیا باور داشتند. یعنی: فردی که از لحاظ بدنی زیباست با اصول خوب اخلاقی همراه است و برعکس.
با اینکه امروز چنین ایدهای خیلی عجیب به نظر میرسد اما اینکه ظاهر فرد را به شخصیتش نسبت بدهیم جزئی از فرهنگ بشری است (حتی به صورت ناخودآگاه). منبع (۱)
به همین دلیل است که فکر میکنیم افراد خوش ظاهر باهوشترند، به آنها حقوق بیشتری داده میشود و اینکه چرا به افراد مشهور راحتتر اعتماد میکنیم. منبع (۲)
به همین دلیل به خاطر وزن افراد، در قبالشان تبعیض قائل میشویم. منبع (۳)
خلاصه مطلب:
اینجاست که جنبشهایی مثل: در هر وزنی سالم هستید (HAES) وارد روندهای روزمره میشوند. این جنبش باور دارد: نباید افراد را براساس وزنشان قضاوت کنیم. شرمنده کردن دیگران به خاطر چاقی کار خوبی نیست و جواب هم نمیدهد. منبع (۴)
ترازو نمیتواند ارزش شما به عنوان یک انسان را بسنجد. کاهش وزن با کاهش کالری به این آسانیها نیست.
با بخش بزرگی از باورهای این جنبش احساس همبستگی میکنم اما…
نمیشود و نمیتوان گفت: با هر وزنی میتوان سالم هم بود و ماند.
تحقیق مهمی روی بیش از ۳.۵ میلیون شرکت کننده صورت گرفت که به تازگی از بیماری قلبی رها شده بودند و ۱۵ درصد آنها در رده چاقهایی با نظام متابولیک سالم ردهبندی شده بودند. در یک بازه متوسط ۵ ساله، حدود ۶ درصد آنها دچار دیابت شده بودند، ۱۲ درصدشان چربی خون غیرطبیعی داشتند و ۱۱ درصدشان دچار فشار خون بالا شده بودند. منبع (۵)
در مقایسه با افرادی که هیچ مشکل متابولیکی نداشتند، این افراد ۵۰ درصد ریسک بیشتر ابتلای دوباره به بیماریهای قلبی، ۷ درصد افزایش ریسک سکته و ۲ برابر ریسک ایست قلبی داشتند. این نتایج را نمیشد با شاخصهایی مثل: سن، جنسیت، سیگار کشیدن یا وضعیت اقتصادی اجتماعی توضیح داد.
نتایج این تحقیق در بررسیهای دیگری نیز دوباره تایید شده است. منبع (۶ و ۷)
پس میتوانید از نظر سوخت و سازی، فرد چاق سالمی باشید اما همچنان نسبت به افراد لاغر، ریسک بالاتری خواهید داشت.
عدهای باور دارند: چربی اضافی برای مقابله با استرس کاتابولیک مفید است. در این صورت، افرادی که بافت چربی کمی دارند باید شاهد سطح انرژی بالا به خاطر چربی ذخیره شده باشند. اما ریسک مرگ ناشی از بافت کم عضلانی به خاطر افزایش بافت چربی کاهش نمییابد بلکه بیشتر هم میشود! منبع (۸)
تفکر قبیلهای در قبال چاقی
به عنوان یک انسان، باورهایی داریم. دوست داریم با انسانهایی معاشرت کنیم که همان باورها را دارند. این باعث ایجاد حس امنیت و خواستن میشود.
این قبیله شماست.
در اغلب موارد این قبیلهها ضرری ندارند. اما یک سری قبیلهها وجود دارند که حول یک سری باورهای احساسی شکل گرفتهاند. این نوع قبیلهها میتوانند خطرناک و مخرب باشند چرا که تنها یک ایده نیستند. آنها تبدیل به بخشی از شخصیت فرد میشوند.
اگر کسی با ایده آنها مخالفت کند گویا با خود شخص مخالفت میکند. این یک عدم توافق نیست بلکه تخاصم است. در این صورت، دیگر جایی برای منطق نمیماند. مهم نیست چقدر شواهد فراهم کنید آنها همچنان تا آخر به باورهای خود معتقد میمانند.
جنبشهایی مثل: در هر وزنی سالم هستید (HAES)، ذهنیتی قبیلهای را نسبت به هر نوع مخالفت شکل دادهاند.
نرخ چاقی در حال افزایش است. منبع (۹)
نرخ چاقی کودکان در حال افزایش است و میتواند از نرخ چاقی بزرگسالان هم پیشی بگیرد. منبع (۱۰)
در سال ۲۰۱۵، اضافه وزن عامل مرگ بیش از ۴ میلیون در سراسر جهان بوده است. درصد بالای چربی میتواند باعث افزایش ریسک بیماریهای مزمن مثل: دیابت، بیماریهای قلبی، کلیوی و بعضی سرطانها شود. منبع (۱۱)
این باعث کاهش کیفیت زندگی و افزایش مرگ زودرس میشود. منبع (۱۲ و ۱۳)
منظور من: چاقی یک مشکل جدی است که ریسکهای بالایی برای سلامتی دارد. در عین حال، مشکلی است که میتوان آن را حل کرد. اما حل نمیشود اگر هر بار که در مورد چاقی صحبت میکنیم احساس ناراحتی کنیم و آن را موضوعی تحقیر کننده بدانیم.
اهمیت بحث در مورد چاقی
در دهه ۲۰ میلادی، مصرف سیگار برای کاهش وزن توصیه میشد! نگاهی به این تبلیغ بیندازید.
نگاه کردن به این تبلیغات واقعاً شگفتانگیز است چرا که میدانیم سیگار چه خطراتی را به همراه دارد. تنها دلیلی که از این خطرات خبر داریم وجود تحقیقات علمی و کمپینهای سلامت عمومی در رابطه با مضرات سیگار است.
به عنوان مثال در بریتانیا با وجود ممنوعیت یک دهه پیش سیگار در اماکن عمومی، تعداد سیگاریها از ۱۰.۲ میلیون نفر سال ۲۰۰۷ به ۸.۳ میلیون نفر در سال ۲۰۱۶ کاهش یافت. منبع (۱۴)
انجمن سرطان آمریکا اعلام کرد: تعداد مرگهای ناشی از سرطان نسبت به سال ۱۹۹۱، ۲۶ درصد کاهش پیدا کرده است. منبع (۱۵) این یعنی: نجات جان ۲.۴ میلیون نفر. منبع (۱۶)
به همین دلیل بحث کردن در این مورد مهم است. ما تازه متوجه خطر چاقی شدهایم و با افزایش نرخ چاقی، میزان آگاهی نیز میتواند افزایش پیدا کند. میتوان به افراد بیشتری کمک کرد و جان آنها را نجات داد.
چاقی پدیدهای فیزیولوژیکی، روانشناسی، اجتماعی و محیطی است. بنابراین، راهحل آن به آسانی جملههایی مثل: کمتر بخور یا تو تنبل هستی نیست. درست مثل افسردگی، اینطور نیست که بگوییم: ناراحت نباش.
با افزایش آگاهی در مورد چاقی و اینکه میزان مصرف کالری، تنها عامل تعیین کننده برای میزان وزن نیست، میتوان همدلی بیشتری نسبت به افراد چاق داشت. نگاه به چاقی به عنوان یک بیماری میتواند باعث شود افراد چاق از دنبال کردن درمان دیگر شرمنده نباشند.
شرکتهای تولید کننده مواد غذایی نیز باید پاسخگو باشند. برای شرکتهای غذایی شرمآور است که مدعی شوند: به اندازه متوسط از غذای ما لذت ببرید، در حالی که با مهندسی دقیق تلاش میکنند غذاها را خوشمزه و اعتیادآور سازند. این غذاها طراحی شدهاند تا در مقادیر بالا مصرف شوند.
شاید مثل شرکتهای دخانی، باید شرکتهای غذایی را نیز مجبور سازیم در مورد خطر مواد غذایی صادق باشند. باید به مردم آموزش عمومی دهیم که بعضی غذاها اصلاً مفید نیستند.
نمیدانم پاسخ دقیق به این مشکل چیست اما میدانم اینکه سرمان را در برف کنیم و به این خاطر که شاید احساسات افراد جریحهدار میشود در این مورد صحبت نکنیم یک اشتباه مهلک است.
ژنتیک، سرنوشتتان را مشخص نمیکند
نمیخواهم بگویم: چاقی پیچیدهترین مشکل دنیاست. این بدن شما و سلامتی شماست. در قبال آن مسئول هستید.
عواملی وجود دارند که نمیتوانید کنترل کنید مثل: ژنتیک، شرکتهای تولید کننده مواد غذایی و… اما عوامل بیشتری وجود دارند که میتوانید کنترل کنید.
میتوانید روی ذهنیت خود نسبت به سلامتی و تناسب اندام کار کنید. در مورد غذا و رژیم غذایی مطالب علمی یاد بگیرید.
میتوانید سراغ افراد حرفهای مثل: پزشکان تغذیه و مربیان بدنسازی بروید. میتوانید تصمیم بگیرید چه بخرید یا نخرید. این شما هستید که میتوانید تصمیم بگیرید با چه کسانی رفت و آمد داشته باشید. میتوانید ورزش کنید، میتوانید فعال باشید. منبع (۱۷)
در شبکههای اجتماعی اگر کلمات fat acceptance و HAES را جستجو کنید با تصاویر مختلفی از این جنبش مواجه میشوید. آنها با طبیعی جلوه دادن این نوع بدنها، فقط باعث افزایش ریسکهای سلامتی و کاهش کیفیت زندگیشان میشوند. آنها ضربه بیشتری نسبت به افرادی میزنند که بدنهای غیرواقعی فیتنسی را تبلیغ میکنند. منبع (۱۸)
البته میتوان مدعی شد افزایش آگاهی نسبت به تناسب اندام باعث شده افراد بیشتری به خصوص زنان، شروع به وزنه کنند و به اهمیت عضله سازی پی ببرند. آنها به جای گرسنگی دادن به خود، تلاش میکنند به بدن سوخترسانی کنند.
همه به سرعت انگشت اتهام را به سمت شبکههای اجتماعی میگیرند. اما شبکههای اجتماعی یک ابزار هستند. اینکه چطور از آنها استفاده کنیم مهم است. شما انتخاب میکنید چه کسی را دنبال کنید و چه پستهایی را لایک کنید. اینها الگوریتم شما را مشخص میکنند.
نتایج فراتحلیلی روی ۲۰۰ تحقیق درباره اثر مدلهای فیتنس اینستاگرامی روی مردان و زنان نشان میدهد: آنها هیچ اثر منفی روی مردان نداشتند و اثرشان روی زنان هم، حداقلی بود. همین اثر منفی نیز فقط روی زنانی بود که از قبل دچار حس عدم رضایت از بدنشان بودند. منبع (۱۹)
نکته ظریف دیگری نیز اینجا وجود دارد: با اینکه سلامتی مهم است اما اگر همین الان سالم باشید خیلی سخت است که شما را نگران سلامتیتان کرد. اما انگیزه دادن به فرد برای بهبود ظاهرش، از قدرت بیشتری برخوردار است. منبع (۲۰ و ۲۱)
اگر فردی انگیزه پیدا کرده تا ظاهر خود را تغییر دهد و این باعث میشود بهتر غذا بخورد، بیشتر تمرین کند و سطح پایینی چربی را حفظ کند، همزمان باعث افزایش سلامتیشان هم میشوند.