اگر مثل من از خورههای بدنسازی باشید، رقابت های بدنسازی در خارج و داخل کشور را دنبال میکنید! و مطمئنم اگر این رقابتها را دنبال کرده باشید، افرادی را روی استیج دیدهاید و با خود میگویید:
این دیگه اونجا چه کار میکنه؟!
اینکه هیکلش مناسب بدنسازی نیست!!
بعضی از این بدنسازان از چاقی، کوچکی جثه، کمبود عضله، هیکلهای عجیب و غریب، رنگ پوستهای عجیب و از همه بدتر، فیگورهای افتضاح رنج میبرند!
چرا این افراد روی استیج قرار دارند؟ آیا این یک شوخی است؟ چرا وقت خودشان را تلف میکنند؟ شاید وارد این مسابقات شدهاند تا جایگاه آخر را به دست آورند؟!
این وسط عدهای هستند که اصلاً ژنتیک بدن آنها، نمیتواند آنها را پشتیبانی کند!
البته، مطمئن باشید افرادی را پیدا میکنید که خواهند گفت: ژنتیک اهمیتی ندارد و همه چیز به تلاش و کوشش مربوط میشود!
تا جایی این حرف درست است، اما تا حدی!!
از شکم بزرگ بدنسازها چه می دانید
بعضی خصوصیات ژنتیکی وجود دارند که مورد علاقه بدنسازان نیست! و در اکثر مواقع باعث میشوند تا ورزشکار نتواند در رقابتها به جایگاهی برسد. بدنساز باید بعد از چند مسابقه، به این نتیجه برسد!
درست است که میگویند: باید از شکستها درس گرفت و همچنان به رقابت ادامه داد اما در دنیای بدنسازی، این ضربالمثل آنچنان عملگرایانه به نظر نمیرسد!
بدنسازی، مخصوصاً در سطح رقابتی، جایی است که شاید استاندارد خاصی برای قضاوت در کار نیست! و خیلی از قضاوتها هم شاید عادلانه نباشند!
بعضی از این دست بدنسازان که میدانند از ژنتیک خوبی برخوردار نیستند، روی خوش شانسی خود حساب باز کردهاند! که شاید بتوانند داوران و مردم را تحت تاثیر قرار بدهند و در رقابتهای نهایی، جایی برای خود داشته باشند.
اما امروزه، استانداردها به قدری سفت و سخت شدهاند که اگر حتی ژنتیک لازم را هم داشته باشید، نمیشود تضمین کرد در رقابتها چه جایگاهی را به دست میآورید.
اینهارا نگفتم تا دست از تلاش برای ایجاد یک هیکل متناسب بردارید، اینها را گفتم که اگر میدانید توان لازم برای رقابت را ندارید، دست از مسخره کردن خودتان بردارید!!
هر چه که باید در مورد رژیم تام بریدی بدانید
دست از خودخواهی و آزار دهنده بودن بردارید
قبل از اینکه جلوتر بروم، ممکن است در میان شما عدهای باشند که بگویند: ما برای سرگرمی در این رقابتها شرکت میکنیم، میخواهیم دور هم خوش باشیم! به دنبال قهرمانی کشوری که نیستیم! و…
باشه قبول دارم به عنوان یک ورزشکار، شما از خود رقابت کردن لذت میبرید! شاید خودتان هم میدانید که هیچ شانسی برای برنده شدن ندارید اما یک سری استانداردها که وجود دارد!
باید حداقل مثل یک بدنساز به نظر بیایید یا نه؟! یا اینکه فقط آمدهاید روی استیج تا خودتان را نشان بدهید و عکس یادگاری بگیرید؟!
- چرا این مسئله اینقدر مهم است؟
ساده است، اگر بدنسازی یک ورزش نبود و مخاطبی نداشت که به آن علاقهمند بودند، پس هیچکس اهمیت نمیداد!!
اما از آنجا که بدنسازی یک ورزش است که هم در کشور ما و هم در سراسر دنیا، طرفداران پر و پا قرصی دارد و این رقابتها در کلاسهای مختلف از مردان و زنان، حتی معلولان و ردههای سنی و وزنی گوناگون، برگزار میشود، حضور حتی یک آدم اضافی این وسط، فرایند قضاوت را بسیار طولانی و پیچیده میکند!
از طرف دیگر، تلف کردن وقت بدنسازان حرفهای دیگر که حتی ۱ ساعت در روز رقابت برای آنها از اهمیت دوچندانی برخودار است، از گناهان نابخشودنی است!!
تنها کسانی که بدن رنگ رفته و قناس شما را تایید میکنند، دوستانتان هستند!!
دوستانی که شما را تشویق به شرکت در رقابت کردهاند!
اینها دوست نیستند، آنها آمدهاند تا از شما عکس و فیلم بگیرند و برای خنده در شبکههای اجتماعی بگذارند!!
- بایدها و نبایدها
باید برای مشخص شدن فردی که حضور او روی استیج به حق است و فردی که هیچ ربطی به استیج ندارد، تلاش کنیم.
از آدمهایی صحبت میکنم که حتی مقام آخر هم برای آنها زیادی است!
بدن خشکی ندارید
این یکی از بزرگترین مشکلات این دسته از بدنسازان است. هر کسی که تا حالا تلاش کرده باشد بدن خود را خشک کند، میداند: چقدر کار سخت و طاقتفرسایی است!
بعضی از افراد، این کار را راحتتر انجام میدهند اما وقتی نوبت به مسابقات میرسد، داستان خیلی پیچیدهتر میشود. در خیلی از موارد، خشکترین بدن را افرادی به دست میآورند که بیشترین زجر را میکشند!
خیلی از مردم نمیتوانند این کار را انجام بدهند که عیبی هم ندارد، همه که قرار نیست به رقابت بپردازند.
یکی از ملزومات یک بدنساز، علاوه بر داشتن عضلات، خشک کردن بدن نیز هست! همیشه این قانون برپا بوده و قرار هم نیست به خاطر شما، قانون را عوض کنند!
اگر نمیتوانید هیکل بزرگ و خشکی داشته باشید، به دنیای رقابتهای بدنسازی تعلق ندارید. به همین سادگی!
با این حال، افرادی را در باشگاه میبینیم که نه بزرگ هستند نه اینکه بدن خشکی دارند. بعضی از دوستان هم میگویند:
عیبی ندارد، بار اولش است!!
اما باید خدمت این دوستان عرض کنم: در اغلب اوقات، بدنسازان حرفه ای اذعان میکنند که: در دوران ورزشی خود، هیچ موقع به اندازه بار اولی که در مسابقات شرکت کرده بودند، بدن خشکی نداشتهاند!
اگر با استانداردهای بدنسازی، چاق هستید، در مسابقات شرکت نکنید. اگر دوست چاقتان، از شما برای شرکت در مسابقات نظر میخواهد، به دوست خود لطفی کنید و بگویید:
داداش تو چاقی، شرکت نکن!!
به جای این همه دست و پا زدن، به باشگاه رفتن ادامه دهید و روی بدنتان کار کنید. وقت خودتان را تلف نکنید.
عضله کافی ندارید
یک فرد ۱۶۰ سانتیمتری با ۵۵ کیلوگرم وزن، هرگز نمیتواند در هیچ رقابتی برنده شود، مگر اینکه در کلاس خودش، تنها شرکت کننده باشد!
چطور یک آدمی که هیکلش مثل مداد فشاری میماند، به خود جرات میدهد و به سمت میز ثبتنام میرود؟! تعجب میکنید که بدانید خیلیها این کار را میکنند.
فدراسیون بدنسازی قصد دارد تا با گسترش کلاسهای شرکتکنندگان، باعث شود تا افراد بیشتری شانس رقابت را پیدا کنند و البته، نیت آنها قابل ستایش است اما همانطور که گفتم: این کلاسهای مختلف برای ورزشکارانی است که میخواهند رقابت کنند نه یک مداد فشاری!!
ساق پای افتضاحی دارید
تلاش برای عضله سازی، فقط برای از زانو به بالای شما نیست! باید روی کل بدن کار کنید وگرنه روی استیج، خیلی خندهدار به نظر میرسید.
باور کنید: گاهی ضعف در سینه و بازو در یک نگاه کلی، قابل بخشش و اغماض است اما ساق پاهای لاغر، فقط شرمآور است.
ختم کلام: یک بدنساز باید ساق پای خوبی داشته باشد.
کسی نمیخواهد شما را روی استیج در حال تلوتلو خوردن ببیند!
ساختار مورد نیاز را ندارید
اگر اسکلتبندی شما باعث شده تا بالاتنه کوتاه یا باسن بزرگ یا دستان بسیار درازی داشته باشید، بهتر است پول خود را دور نریزید!
چون مهم نیست چقدر تمرین میکنید و پروتئین مصرف میکنید، هرگز نمیتوانید به رقابت بپردازید.
پوست زشتی دارید
جدای از عضلات و خشکی بدنتان، نکتهی دیگری که داوران به آن اهمیت میدهند، پوست شماست و باور کنید ۹۵% چیزی که در آن به رقابت میپردازید، مربوط به پوستتان میشود!
فکر کنم حالا تاسف میخورید که چرا آن خالکوبی اژدها را روی بازوهای خود جا دادهاید!
از طرف دیگر، اگر بدن پر از جوش است، مسئله بزرگی دارید. منظورم چند تا جوش این و آن ور نیست! منظورم از آن بدنهایی است که: تمام شانه، سینه و پشت بدنساز، با جوش، مینگذاری شده است!
شاید تقصیر ترکیبات موجود در مکمل باشد که روح شما هم خبر از وجود آن ندارد.
فعلاً دست از رقابت بردارید و سراغ یک پزشک متخصص بروید.
اگر نمیتوانید مشکل پوست را حل کنید، رقابت نکنید.
رقابت های بدنسازی برای همه نیست
شاید به نظر شما حرف من خیلی خشن به نظر بیاید اما واقعیت این است که: رقابت های بدنسازی برای همه نیست.
البته، بعضی از دوستان اینطور فکر نمیکنند!
رقابت در هر سطحی، یک کار جدی است و نباید سبک شمرده شود.
هر کسی نمیتواند چه از لحاظ فیزیکی و ذهنی، خود را برای یک رقابت آماده کند. باید خود را از لحاظ اندازه، تقارن عضلانی، خشک بودن، ساختار، عروق روی بدن، خطوط و عضلات گرد، آماده کنید.
حتی بدنسازان معلول که روی ولیچر کار میکنند هم، در سطح رقابتی کار برایشان بسیار سخت است.
نکات مهم قبل از ثبتنام در یک رقابت بدنسازی
فرض میکنم شما به گروهی که در بالا به آنها اشاره کردم تعلق ندارید. با این فرض بهتر است قبل از ثبتنام در یک رقابت بدنسازی، به نکات زیر توجه کنید:
رفتن روی استیج
- خبرهای خوب:
با یک نگرش درست، آماده شدن برای یک رقابت میتواند، ابزار خوبی برای پیشرفتهای شخصی خود شما باشد. درست مثل صحبت کردن در جمع، اینکه خود را در معرض داوری و نگاه دیگران قرار دهید، میتواند به شما اعتماد به نفس و روحیه فوقالعادهای را هدیه کند.
با آغوش باز، پذیرای انتقادها شوید و اگر از لحاظ ذهنی قوی باشید، معایب خود را قبول میکنید و به پیشرفتتان افتخار خواهید کرد.
سپس، وقتی همه چیز تمام شد، همیشه میتوانید به خود بگویید: چیزی که امروز نشان دادم فقط گوشهای از توانمندیهای من بود، دفعه بعد موفقتر ظاهر خواهم شد، من میتوانم!
آماده شدن برای یک رقابت، میتواند برای عزت نفس شما حکم دوپینگ را بازی کند! بخواهیم منصف باشیم، به هر حال در اغلب موارد، همین که برای یک رقابت شروع به ثبتنام میکنید، نیازمند جسارت است وگرنه جرات رقابت کردن را پیدا نمیکردید.
حتی اگر از عزت نفس کافی برخوردار نباشید، هم اینکه روی استیج تظاهر به شجاعت کنید، کافی است!
- خبرهای بد:
رقابت کردن به این معنی است که: باید ظاهر خود را برای قضاوت در معرض دید دیگران قرار بدهید. همه داستان این است که باید به قول معروف، چشمان حضار یا داوران را بگیرید!
مشکل از جایی آغاز میشود که: نظر دیگران برای شما خیلی مهم میشود و کاملاً وابسته به تایید دیگران میشوید.
بدنسازان زیادی را دیدهام که در باشگاه به خاطر نظر یک بچه که گفته: “عضلات ساق پات زیاد جالب نیست داداش!” ۲ هفته، فقط روی پا تمرکز میکنند!!
این دوستان برای اینکه احساس رضایت کنند، نیازمند تایید دیگران هستند.
وقتی برای رقابتی خود را آماده میکنید که ماهیت آن براساس نوع ظاهر شماست، این باعث میشود که همیشه به نظر دیگران اهمیت بدهید.
البته، در زندگی نیاز است تا کمی به نظر دیگران اهمیت بدهیم. وگرنه با یک فرد جامعهستیز هیچ فرقی نداریم! این در طبیعت ماست که دلمان میخواهد جذاب به نظر برسیم و دیگران قدر زحماتی را که در باشگاه کشیدهایم بدانند.
اما اگر نتوانید از بالا به این ماجرا نگاه کنید و خود را به عنوان یک انسان نگاه کنید نه فردی با بدنی زیبا، کسی که برای ادامه زندگی نیازمند تایید دیگران است، سرانجام خوشی برای شما متصور نیست!!
اگر به جای اینکه به استعداد، انگیزهها، خلاقیت و مهربانی خود توجه کنید، مرتب به ظاهرتان اهمیت بدهید، ارزشی که برای خودتان قائل میشوید از بین خواهد رفت!
اینکه هویت خود را براساس تایید دیگران شکل دهید، شما را به سمت خودشیفتگی و احساس ناامنی پیش میبرد.
اگر صبحها که از خواب بیدار میشوید، احساس خوبی ندارید و خدا خدا میکنید که ساعات کاری زودتر تمام شود و بروید باشگاه تا تایید دیگران را بگیرید، به شما دوست عزیز باید بگویم: خیلی مشکل دارید!!
حتی بعد از گرفتن تایید یک نفر، بیشتر مشتاق خواهید شد تا تایید افراد بیشتری را بگیرید.
در عصر حاضر، شبکههای اجتماعی کار را پیچیدهتر کردهاند. خیلیها را میشناسم که باشگاه میآیند تا بتوانند هر شب عکسهای جدیدشان را در اینستاگرام به روز کنند، شاید لایک و قلب بیشتری بگیرند! و خدا نکند اگر تعداد فالوئرها کاهش پیدا کند!!
مسئله اینجاست که: فرقی نمیکند همین الان یک غول هستید یا نه! آنچنان خود شیفته میشوید که بدون تایید دیگران صبحتان، شب نمیشود.
حالا سوال منطقی این است که: آیا رقابت کردن، روی همه چنین اثری دارد؟!
البته که نه! اما قبل از اقدام برای ثبتنام، روی ذهن خود کار کنید و تصویری درست از بدن ایجاد کنید. تصویری که نیازمند تایید هیچکس نیست!
باید کاری را که بدنتان میکند دوست داشته باشید، نه فقط ظاهرتان را! و بدانید نظر دیگران چه مثبت و منفی، هیچ معنایی ندارد. نظرات دیگران، میزان ارزش شما را تعیین نمیکند.
برای به دست آوردن اعتماد به نفس، در رقابتها شرکت نکنید. برای این ثبتنام کنید که هر روز سالم زندگی کنید. ثبتنام کنید تا زندگی خود را دوست داشتنیتر کنید.
آماده شدن برای رقابت
- خبرهای خوب:
باشگاه میروید و با برنامهریزی قبلی، غذا میخورید. چرا که میدانید هر چیزی که میخورید و انجام میدهید در نهایت، در روز رقابت خود را نشان میدهد.
همه جنبههای زندگی شما، روشمند و هدفمند میشوند. از زمان خواب گرفته تا میزان کافئین ورودی به بدن و…
همیشه یک برنامه وجود دارد که باید آن را رعایت کرد. هر وقت میخواهید وسوسه شوید که یک کار غلط انجام بدهید، بدن رویایی خود را تصور خواهید کرد که روی استیج میدرخشد!
این وجدان غذایی و تمرینی باعث میشود تا مثل یک ماشین عمل کنید و اجازه ندهید عواطفتان مشخص کنند چه بخورید یا اینکه ورزش بکنید یا نه!
به سخت ورزش کردن، عادت میکنید. درسهایی را یاد میگیرید که اگر آنها را امتحان نمیکردید، هرگز به وجود آنها پی نمیبردید.
عادتهای غذایی را پیدا میکنید که شاید تا آخر عمر آنها را رعایت کنید.
- خبرهای بد:
۲ دسته از بدنسازان هستند که چیزی یاد نمیگیرند:
دسته اول: بدنسازانی که از نظر بدنی آماده نیستند اما معتقدند بدنی که از طریق آمادهسازی برای رقابتها درست میکنند، برای همیشه ماندگار است.
بدنسازانی هستند که برای آماده شدن در رقابتها به سراغ مربیان میروند (البته این کار اشتباه نیست!) اما خودشان هیچگاه یاد نمیگیرند تا روی فرم بیایند.
اگر برای اینکه به فرم مورد نظر برسید، شروع به ثبتنام در یک رقابت میکنید، مسیر کاملاً غلطی را پیش گرفتهاید.
- چرا؟
چون همه چیز ساختگی است. این روش به شما یاد نمیدهد که چگونه برای تمام عمر یک بدنساز باشید.
فرد دیگری را مسئول تناسب اندام خود میکنید. اگر نتوانید اطلاعات غذایی و تمرینی را همگام با زندگی روزمره خود کنید، اصلاً مهم نیست برنامه غذایی و تمرینی مربی چقدر خوب است! و به محضی اینکه رقابت تمام میشود، دوباره به زندگی قبلی خود باز میگردید.
دسته دوم: بدنسازانی که سراغ یک مربی بد میروند!
یک مربی خوب، راه درست را به شما نشان میدهد، یک مربی بد، شما را به زور به راه درست هدایت میکند!
مربیانی هستند که اصرار دارند کاملاً فرمانبردار باشید و زبان در کامتان نچرخد! چرا که مخالفت با مربی را جز گناهان کبیره میدانند! میخواهند بدون فکر و ذهنیت انتقادی، همه چیز را چشم بسته قبول کنید.
این مربیان میخواهند همیشه به آنها نیازمند باشید! این موضوع وقتی خطرناک میشود که مربی، شما را تشویق به استفاده از داروهای غیرقانونی میکند!
قبول دارم، گاهی اوقات روشهای آنها نتیجه میدهد اما فکر بعد از مسابقات را هم کردهاید؟! چطور میخواهید به کار خود ادامه بدهید در حالی که چیزی یاد نگرفتهاید؟!
تبدیل به یکی از این بدنسازها نشوید. وقتی نمیدانید خود را برای یک مسابقه چطور آماده کنید، چطور میخواهید زندگی بعد از مسابقه را ادامه بدهید. به یک مربی پول ندهید تا خودتان احمقتر شوید! اگر گرفتار یک مربی دیکتاتور شدهاید، از دست او فرار کنید!
اصول اولیه را یاد بگیرید.
فرهنگ مسابقات
- خبرهای خوب:
اگر تمرینات و تغذیه را جدی بگیرید و اطراف شما، بدنسازانی باشند که مثل شما همه چیز را جدی میگیرند، پس همه چیز بر وفق مراد است.
اما اگر خانواده و دوستان شما افرادی باشند که همیشه سبک زندگیتان را مورد پرسش قرار میدهند و همیشه در حال دفاع کردن از خود هستید، یک مانع بزرگ سر راهتان قرار دارد.
باور کنید: زندگی کردن با افرادی که دلایل شما برای عضله سازی را درک نمیکنند و اینکه در جمع آنها پیتزا نمیخورید را به حساب عجیب بودنتان میگذارند، خیلی سخت است!
وقتی در کنار دوستان بدنساز خود هستید، احساس آرامش بیشتری دارید، به راحتی میتوانید تجربیات خود را به آنها منتقل کنید، به راحتی میتوانید پودر پروتئینی را مصرف کنید، بدون اینکه همه زیر چشمی به شما نگاه کنند!!
زندگی در کنار افرادی که شما را درک میکنند، یک نعمت است!
زندگی در کنار افرادی که به بدن خود اهمیت نمیدهند، خیلی سخت است اما در کنار سایر بدنسازان، کسی شما را به خاطر اینکه جلسه تمرینی را به رفتن به مهمانی ترجیح دادهاید، سرزنش نمیکند.
- خبرهای بد:
بدترین فرهنگی که در بین بدنسازان حرفهای وجود دارد، این است که: برای پیروزی هر کاری باید کرد!
این ذهنیت باعث میشود تا هر کاری را که برای موفقیت میکنید حلال بدانید! این طرز فکر باعث میشود تا هر چیزی در زندگی را به دور بیندازید فقط به این بهانه که: من میخواهم یک بدنساز حرفهای شوم.
البته، این شاید برای بدنسازان مستر المپیا صدق کند اما برای شما که یک بدنساز آماتور هستید، به هیچ وجه صدق نمیکند.
اگر آمادهسازی برای مسابقات باعث میشود تا زندگی خانوادگی و سلامتیتان به خطر بیفتد، چیزی به جز یک بازنده نیستید! فرقی هم نمیکند چند جام را برده باشید.
یادتان باشد: تناسب اندام پیدا میکنید تا کیفیت زندگیتان را بهتر کنید نه اینکه از آن بکاهید.
شاید با خود فکر کنید: برنده شدن در رقابتها، برای شما پول و شهرت میآورد!
متاسفانه باید عرض کنم: دیر آمدهاید، ما یک آرنولد بیشتر نداریم! و مردمی که خارج از دنیای بدنسازی هستند، تنها آدمی را که از دنیای بدنسازی میشناسند همین آرنولد است و بس! و خبر ندارند که پارسال چه کسی قهرمان مستر المپیا یا جام پومای خودمان شده است!
خیلی از دوستانی که در کشور ما، در مسابقات شرکت میکنند، عموماً میلیونها تومان از جیب خرج میکنند و در انتهای مسابقه هم، یک دست لباس ورزشی و تعدادی نیم سکه و چهار تا باریک ا… خشک و خالی میگیرند! تازه، وقت و انرژی که باید صرف آماده کردن خود بکنید به کنار!
طرز فکر
- خبرهای خوب:
فشاری که رقابت وارد میکند، به شما یاد میدهد که میتوانید هر کاری بکنید.
هر وقت از خود میپرسید: آیا من عرضه انجام این کار را دارم یا نه؟! به دنبال پاسخ این سوال میروید و افرادی که دست به عمل میزنند، همانهایی هستند که فشار را تحمل میکنند و هر چقدر فشار بیشتری را تحمل کنید، زودتر به شرایط جدید عادت میکنید.
به خودتان میگویید: آیا میتوانم ۲ تا تکرار بیشتر هم انجام دهم؟ آیا میتوانم جلوی مردم قرار بگیرم و اعتماد به نفس خوبی را نمایش بدهم؟
هرگز پاسخ این سوالها را نمیدانید تا موقعی که تلاش کنید. مردمی که هرگز تلاش نمیکنند، هیچ چیز در مورد خودشان یاد نمیگیرند. از خطا و آزمایشهای خود، درسهای ارزشمندی را یاد میگیرید. جسورتر و سر سخت تر میشوید.
- خبرهای بد:
رقابت کردن باعث میشود تا هیچ وقت از خود راضی نباشید. حتی بعد از اینکه خیلی هم پیشرفت کردهاید، ذهن یک ورزشکار حرفهای، فقط به دنبال نقصها و کاستیها میگردد. با خود میگویید: میتوانم عضلات شکم خود را برای سلفی سفتتر کنم! میتوانم پاهای بزرگتری ایجاد کنم!
این ذهنیت، اگر در تمام زندگی حاکم نشود، میتواند برای بهبود اوضاع بدنی شما، مفید باشد. مشکل از جایی آغاز میشود که: هیچ وقت از خود راضی نیستید و این ذهنیت باعث میشود برای رسیدن به کمال، دست به هر کاری بزنید.
نمیخواهم بدنسازی را که در سطح المپیا رقابت میکند و از داروهای مختلف استفاده میکند، قضاوت کنم اما شمایی که میخواهید برای اولین بار در یک رقابت استانی شرکت کنید، نیازی ندارید به مصرف دارو روی بیاورید. میخواهید تا آخر عمر مصرف کننده داروهای ناصر خسرو باشید؟!
حرف آخر
سوالی که یک بدنساز بعد از ۲-۳ سال کار در باشگاه و به دست آوردن پیشرفتهایی در فیزیکش از خود میپرسد، معمولاً این است که: آیا باید پا به روی استیج بگذارم یا نه؟ آیا میتوانم با دیگران به رقابت بپردازم؟
پاسخ، قطعاً مثبت است اما سوالی که باید پرسیده شود این است که:
- آیا ارزشش را دارد؟
اگر هیچ رقابتی برگزار نشود! هیچ داوری برای قضاوت در کار نباشد! آیا باید به سخت تمرین کردن و رعایت رژیم غذایی ادامه داد؟!
مطمئناً بله! چرا که شما با افتخار یک بدنسازید! کسی هستید که یک سبک فوقالعاده را برای زندگی خود انتخاب کردهاید.
نکاتی را در مورد خود یاد میگیرید که افراد دیگر آن را یاد نمیگیرند. عزت نفس، خودمختاری، استقلال و بدنی متناسب، یکی از بهترین این نتایج است. اینها نکاتی هستند که بدون شرکت در یک رقابت هم، آنها را یاد میگیرید.
تجربیات شما از رقابت های بدنسازی چیست؟
بعضی چیز ها رو خیلی خودخوهانه میگین
مثل این که هر کی دست بلند داره نمیتونه(البته دست بلند اگه به بدنش نخوره آره) ولی میشه کسی که دستاش بلند باشه ولی به اندامش بخوره